• نوشته ها و اندیشه ها
  • کتاب ها
  • باغ سبز عشق
  • خاطرات من
  • دوره های جدید
غریبیان لواسانی
ورود
[suncode_otp_login_form]
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
غریبیان لواسانی
  • نوشته ها و اندیشه ها
  • کتاب ها
  • باغ سبز عشق
  • خاطرات من
  • دوره های جدید
شروع کنید
0

وبلاگ

غریبیان لواسانی > نوشته ها و اندیشه ها > شنا در اعماق زندگی

شنا در اعماق زندگی

فروردین 13, 1400
ارسال شده توسط zgladmin
نوشته ها و اندیشه ها
در حال مطالعه کتاب تفسیرهای زندگی ویل دورانت هستم.
در این کتاب ویل دورانت از نویسنده هایی که می شناختم و دوست داشتم، می گوید .
جستجوی زندگی ،میان نویسنده هایی که دوست داری ،لذت بخش است.
مثلا شاید شبیه ژان پل سارتر نباشی و افکار بدبینانه اش زندگی را به کامت تلخ نکند ،اما جسور می شوی که با بینش فلسفی او جنبه های دیگری از زندگی را تجربه کنی و ‌یا برای این پرسش هایت جوابی بیابی ،که چرا همینگوی خودکشی کرد ،مگر شهرت نداشت ،مگر او کتاب پیرمرد و‌دریا را ننوشته بود و از امید صحبت نکرده بود ؟
و یا با ویلیام فاکنر در خشم و هیاهو بیشتر آشنا می شوی که با چه باوری با آن نثر مدرن ،زندگی را به تصویر کشیده و فلسفه ای را مطرح نموده است.
در واقع زندگی عرصه عجیبی است برای اثبات خود .شاید هم نیازی به اثبات نباشد ،اما همه ما بودنی داریم که ناخواسته از باورهایمان برمی خیزد و در حال اثبات آن به خودمان و دیگران هستیم و نویسندگان، در این عرصه، زندگی ها را زندگی می کنند و شاید خودشان هیچ وقت متوجه زندگی کردن نشوند.
این میل رهایی از خودی که همواره، درصدد اثبات تو به خودت و دیگری هست ،زندگی را در چهارچوب عقاید ،مرام و مسلک ها اسیر می کند .
تنگناهایی سفت و سخت و قالب های فشرده ای که روزی شکل آنها را به خود می گیری و از اصل زندگی دور می شوی .حالا چه ایسم ، چه مذهب ،چه نحله فکری و چه افکار سیاسی باشد فرقی نمی کند . در حالی که میل به رهایی و نوشیدن سینه زندگی ،بدون هیچ دغدغه ای ،یعنی شناکردن در اقیانوس بی وسعتی که به پایان نمی رسد و تو‌ بی خبر از شنا کردن ،خودت ماهی می شوی و دریا نوش .
کازانتزاکیس در دورانی که دیگر شور جوانی اش به پایان رسیده بود ،سخن زیبایی گفت :
…زوربا به من یاد داد که زندگی را دوست بدارم و از مرگ هراسی به دل راه ندهم.اگر در دوران زندگیم قرار بود راهنمایی معنوی برای خود برگزینم ،بی تردید زوربا را انتخاب می کردم.
آن سادگی خلاقی که هر روز صبح طراوت خود را باز می یافت و او را قادر می ساخت تا همیشه اشیا را چنان ببیند که گویی برای اولین بار می دید…
اعتماد به دستها،صفای دل و بی پروایی و شهامتی که حتی خود را نیز دست می انداخت.گویی در درون خود نیرویی داشت برتر از روح.و سرانجام خنده های پرخروش و بی غشی که از ژرفای وجودش_ژرفایی عمیقتر از درون هر انسان دیگر_می جوشید.خنده ای که می توانست همه موانع اخلاقی،مذهبی و میهنی،یعنی همه تارهای دست و پاگیر را که انسان های جبون در اطراف خود می تنند تا بتوانند لنگان لنگان و با امنیت زندگی بی مقدارشان را طی کنند،فرو بریزد.
زوربا به جسم و جان خود معتقد است و به بازوان و به پاها و مغزش،به انگیزه های طبیعی خویش،به احساسات جسورانه و پرغلیان و به ادراک روشن خویش.(یک هوس بیشتر در دل نداشته ام:اینکه قبل از مرگ،تا آنجا که ممکن است،زمین را و دریا را ببینم و لمس کنم.)
#زهراغریبیان_لواسانی
@baghesabzeshg
قبلی رسول مهربانی
بعدی گفتگوی من و شهاب الدین سهروردی

پست های مرتبط

مهر 18, 1400

مولانا پاییز را چگونه می بیند؟

zgladmin
ادامه مطلب

مهر 18, 1400

باغ در نگاه مولانا

zgladmin
ادامه مطلب

مهر 14, 1400

سلام بر پاییز فصل عاشق

zgladmin
ادامه مطلب

مهر 14, 1400

مولانا و اشعاری که نسروده

zgladmin
ادامه مطلب

مرداد 28, 1400

عاشورا یک روز نیست

zgladmin
ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

Archives

  • می 2025
  • ژوئن 2023
  • ژوئن 2022
  • دسامبر 2021
  • اکتبر 2021
  • سپتامبر 2021
  • آگوست 2021
  • جولای 2021
  • ژوئن 2021
  • می 2021
  • آوریل 2021
  • مارس 2021
  • فوریه 2021
  • ژانویه 2021

Categories

  • Uncategorized
  • کتاب ها
  • نوشته ها و اندیشه ها
وب سایت رسمی سرکار خانم غریبیان لواسانی
دسترسی سریع
  • نوشته ها و اندیشه ها
  • دوره های برگزارشده
  • تماس با ما
  • قوانین سایت

برای اطلاع از دوره های جدید و شرکت در رویدادها با ما همراه باشید

© 1401. تمامی حقوق مادی و معنوی این وب‌سایت متعلق به "سرکار خانم غریبیان لواسانی" می‌باشد طراحی شده توسط RLN
Facebook Youtube Whatsapp Instagram Vimeo Telegram

اگر سوالی دارید بپرسید ادمین سایت  در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.

وب سایت غریبیان لواسانی